سطح مقاله
نویسندگان
میلاد معصومی
(نویسنده اول)
پوریا سلک غفاری
(نویسنده مسئول)
کلمات کلیدی
کارآفرینی
توسعه اقتصادی
اشتغال
آموزش
امتیاز کاربران
مقدمهای بر کارآفرینی
کارآفرینی یکی از راههای توسعه و پیشرفت در دنیای کنونی و از مهمترین منابع نوآوری و اشتغالزایی در عصر جدید به شمار میرود. وجود کارآفرینان با ویژگیهایی مانند خلاقیت و نوآوری از عواملی است که در کنار کار و سرمایه، به عنوان منبع رشد و توسعه اقتصادی مطرح است. بیشک در صورت گسترش روحیه کارآفرینی در افراد، بخشی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه کاسته شده و کارآفرینان با ایجاد و پرورش کسب و کارهای نوین، گامهای مهمی را در راستای بهبود و پیشرفت فضای کلی جامعه خواهند پیمود.
در این مقاله ابتدا تعاریفی از کارآفرینی و ویژگیهای کارآفرینان ارائه خواهد شد. سپس ضرورت کارآفرینی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته و از نقش آموزش در پیشبرد اهداف کارآفرینی سخن به میان خواهد آمد.
مفهوم کارآفرینی
کارآفرینی از ابتدای خلقت بشر و همراه با او حضور داشته و مبنایی برای تحول و پیشرفت انسان بوده است. دیدگاههای مختلفی برای تعریف کارآفرینی وجود دارد اما درک کامل مفهوم و موضوع «کارآفرینی» نیازمند تبیین یک دیدگاه بین رشتهای است، چراکه صرفا از یک نقطه نظر نمیتوان به برداشت صحیحی از این مفهوم دست یافت. به علت تأثیرات عمیق این پدیده، مطالعات زیادی از چهار دیدگاه اقتصاد، مدیریت، جامعهشناسی و روانشناسی بر روی این موضوع انجام شده است.
اگرچه اندیشمندان از مدتها قبل در پی تعریف این واژه بودهاند اما همانند اکثر مفاهیم در علوم انسانی، امکان ارائه یک تعریف قطعی برای این کلمه که مورد قبول همگان باشد، امری دشوار است. آنچه که پیداست از ظاهر واژه «کارآفرینی» نمیتوان به مفهوم واقعی آن دست یافت. این واژه معادل Entrepreneurship در زبان انگلیسی است و ریشه آن از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای «متعهد شدن» گرفته شده است. به عبارت بهتر هنوز در زبان فارسی معادل دقیقی برای انتقال «مفهوم» کارآفرینی وجود ندارد و اغلب واژه کارآفرینی، شنونده ناآشنا را به اشتباه میاندازد. با توجه به سیر تکاملی این مفهوم میتوان به نکات جالبی دست یافت. در سیر تکاملی مفهوم این کلمه، جنبههای زیادی مانند ریسکپذیری، نوآوری، خلاقیت و... به این مفهوم اضافه شدهاند. اگر بخواهیم معنایی را که لغتنامهها برای این کلمه ذکر کردهاند بیان کنیم، میتوانیم به گزاره واژهنامه "وبستر" اشاره کنیم که از نظر آن کارآفرین کسی است که خطرات و ریسکهای یک کسب و کار یا سرمایهگذاری را رهبری، مدیریت و کنترل میکند؛ اما این تعریف تنها به یکی از جنبههای این مفهوم که همان مدیریت ریسک است پرداخته و به همین دلیل نمیتواند بهطور صحیح خواننده را با مفهوم واقعی کارآفرین آشنا نماید.
از نقطه نظر تاریخی، اقتصاددانان نخستین کسانی بودند که در نظریههای اقتصادی خود به بیان مفهوم کارآفرین و کارآفرینی پرداختند. از نظر علم اقتصاد، کارآفرین فردی است که با صرف زمان و انرژی لازم، منابع، نیروی کار، مواد اولیه و سایر داراییها را بهگونهای مدیریت میکند که ارزش آنها و یا محصولات حاصل از آنها نسبت به حالت اولیهاش افزایش یابد. در واقع الزاما کارآفرین، سرمایهدار نیست بلکه این هنر را دارد که با مدیریت درست منابع و سرمایههای موجود، بهترین نتیجه را از فعالیت خود برداشت کند.
شاید بتوان گفت کارآفرینی به فرایند شناسایی فرصتهای جدید، ایجاد کسب و کار و سازمانهای جدید، نوآور و رشدپذیر برای بهرهبرداری از فرصتهای شناساییشده اطلاق میشود که درنتیجه آن کالاها و خدمات جدیدی به جامعه عرضه میشود.
اهمیت کارآفرینی در توسعه صنعتی و اقتصادی جامعه:
امروزه اکثر محققین پذیرفتهاند که کارآفرینی و ارزش افزوده حاصل از آن موتور پیشبرنده اقتصاد کشورها است. در واقع یکی از راههای گذار از اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد، ایجاد شرایط کارآفرینی است. به همین دلیل است که اغلب کشورها برای تولید ثروت، توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد به مقوله کارآفرینی روی آوردهاند. کارآفرینی نقش ویژهای در رشد و توسعه اقتصادی، رقابت سازنده، اشتغالزایی پایدار، توسعه عدالت اقتصادی، کاهش فقر، تولید ثروت ملی و حل مشکلات جامعه، دولت و بخش عمومی دارد. ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته بهطور اساسی تفاوت دارد. اگر دیروز شاخصهای سختافزاری یک بنگاه اقتصادی نقش تعیینکنندهای در موفقیت آن داشتند، امروز این نوآوری، ابداع، تولید محصولات جدید و داراییهای نرمافزاری هستند که عامل موفقیت و رشد یک بنگاه اقتصادی به شمار میروند.
برای برطرف ساختن مشکلات اقتصادی که گریبانگیر جامعه و کشور هستند، باید ظرفیتهای توسعه کارآفرینی در بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه بیش از پیش رشد کنند. اگر در گذشته اینگونه تصور میشد که دولتها میتوانند به تنهایی کشتی اقتصاد را به سر منزل مقصود برسانند، امروزه واضح است که راهکار واقعی برای نیل به این مقصود استفاده از ظرفیت کارآفرینان و فراهم ساختن شرایط برای رشد و گسترش فعالیتهای کارآفرینانه است.
اهمیت کارآفرینی از نظر اشتغال:
کارآفرینی صرفا مترادف ایجاد اشتغال نیست. کارآفرینی در واقع فرآیند ایجاد و تأسیس کسب و کار یا سازمانی جدید است که یکی از اثرات قابل توجه آن ایجاد اشتغال است. مطالعات در ایران نشان میدهد که بیشترین میزان اشتغال جدید در اقتصاد ایران به شکل کارکنان مستقل (خویشفرما) بوده است. متأسفانه و بهدلایل مختلفی، در حال حاضر بزرگترین چالش اقتصاد ایران بحران بیکاری است. در حالیکه بارها از جمعیت جوان کشور بهعنوان یک فرصت برای پیشرفت یاد شده، با این وجود دیده میشود که در شرایط کنونی کشور خیل عظیمی از این جمعیت جوان، منتظر بهبود شرایط برای ورود به بازار کار هستند، چراکه برنامهریزی مناسبی برای این موضوع صورت نگرفته است. آمارها از بیکاری خیل عظیمی از دانشآموختگان دانشگاهی حکایت دارد حال آنکه در شرایط کنونی حل بحران بیکاری از کنترل دولتها خارج بوده و به ورود بخش خصوصی برای اشتغال آفرینی در عرصه عمومی جامعه نیاز است. تعاریفی که از کارآفرینی ارائه شد، نشان میدهد که کارآفرین منتظر سرمایهگذاری و ایجاد شغل از طرف دولت نیست. او خود با شناخت صحیح از فرصتها و استفاده از سرمایههای راکد، امکاناتی را فراهم نموده و با سازماندهی و مدیریت مناسب منابع، ایده خویش را عملی میکند. کارآفرین نه تنها خود شاغل میشود، بلکه بدون اتکا به دولت، در بخش غیردولتی برای تعداد دیگری نیز شغل میآفریند و علاوهبر آن نقش مهمی در تولید و اشتغال مولد دارد. این امر سبب کاهش نرخ بیکاری بدون نیاز به سرمایهگذاری دولت برای ایجاد اشتغال میگردد. آمارها از کمتر بودن هزینه ایجاد یک شغل در بخش خصوصی نسبت به بخش دولتی حکایت دارند. از سوی دیگر، متأسفانه تاکنون آنگونه که باید و شاید اهداف تعیین شده دولت در بخش اشتغال محقق نشده است. رفع معضل بیکاری دانشآموختگان از یکسو با آموزش مهارتهای کارآفرینانه به دانشجویان و دانشآموختگان همه رشتهها، و از سوی دیگر با توسعه انواع رشتهها و گرایشهای جدید کارآفرینی ممکن خواهد بود. راهکار حمایتی که از طرف مسئولین برای این امر اندیشیده شده، ارائه تسهیلات و پیگیری سیاستهای کارامد جهت فراهم نمودن شرایط مناسب برای شتاببخشی به حرکت کارآفرینان است که به نظر میآید در صورتیکه این سیاست به درستی اجرا شود، نقش عمدهای در بهبود شرایط موجود ایفا خواهد نمود.
از طرف دیگر اهمیت کارآفرینی از نظر ایجاد اشتغال باعث شده است تا طی دهههای اخیر در سایر کشورها نیز برای حل معضل بیکاری از ظرفیت کارآفرینان استفاده شود. به همین دلیل است که کشورهایی نظیر ایالات متحده آمریکا، کانادا، فنلاند، هند، مالزی، سنگاپور، استرالیا، آلمان و ... سیاستها و برنامههای گستردهای را جهت حمایت از کارآفرینان تدوین نموده و به مرحله اجرا گذاشتهاند. این موضوع خود مهر تائید دیگری است که باید در راستای فعال ساختن افراد کارآفرین جامعه و تشویق فعالیتهای کارآفرینانه گام برداشت.
انواع کارآفرینی
در یک نگاه کلی میتوان کارآفرینی را به دو نوع اساسی تقسیم نمود: کارآفرینی فردی و کارآفرینی سازمانی. اگر نوآوری و ساخت محصولی جدید یا ارائه خدماتی نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد، آن را کارآفرینی فردی و اگر حاصل تلاش یک تیم در سازمانی باشد، آن را کارآفرینی سازمانی مینامند. کارآفرینان سازمانی، فعالیتهای کارآفرینانه را در درون سازمانهای بزرگ هدایت میکنند. آنها راه ایجاد و تشکیل واحدهای فرعی سازمانی و مستقل را برای ارائه محصولات و خدمات نوین مهیا میکنند و شرکتها را به سوی رشد، سوق میدهند.
بسیاری از کارآفرینان کار خود را در قالب ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط (SME ها) (small and medium-sized enterprises) شروع میکنند. این شرکتها سهم بهسزایی در توسعه صنایع پیشرفته و ایجاد اشتغال داشته و با توجه به چالاکی و تمرکزی که در ماهیت آنها نهفته است، نسبت به شرکتهای بزرگ از انعطافپذیری بالاتری برخوردارند. به همین دلیل بسیاری از دولتها به منظور ایجاد بستری برای رشد واحدهای کوچک و متوسط، اقدام به ایجاد مراکز رشد و فناوری و نیز پارکهای علم و فناوری نمودهاند تا از این شرکتها تا زمانیکه بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد بازار شوند، حمایت نمایند.
ویژگیهای کارآفرینان:
کارآفرینان بهعنوان موتور توسعه اقتصادی، نقشها و ویژگیهای مختلف و متنوعی را در جامعه ایفا میکنند که هر یک از اهمیت ویژهای برخوردار است. از طرفی هر کارآفرین بالقوه یا بالفعل، به یک نسبت از این ویژگیها و قابلیتها برخوردار نیست. لذا کارآفرینان طیف گستردهای را شامل میشوند که همین امر، باعث تنوع در تعریف کارآفرینی و کارآفرین شده است. موارد زیر از اهم این ویژگیهاست.
• کارآفرینان از خطر استقبال میکنند، در صورتیکه این خطر بیش از حد غیرمعقول نباشد؛ بهعبارت دیگر، آنها مسئولیت فعالیتهایی را که در آنها هیچ امکان موفقیتی وجود نداشته باشد، به عهده نمیگیرند. فعالیتهای با میزان خطر معقول فعالیتهایی هستند که مهارت و کوشش شخص نقش اصلی را در آنها ایفا میکند. ممکن است شرایط محیطی نیز در موفقیت یا شکست این فعالیتها نقش داشته باشد، اما تأثیر آن به وسیله مهارت و کوشش شخصی به حداقل رسیده تا نتیجه کار جزء مسئولیتهای خود شخص باشد.
• کارآفرینان فعالیتی را انجام میدهند که از آن احساس استقلال کنند. بر طبق این ویژگی کارآفرینان تمایل دارند که کار را به شیوه خود انجام دهند و کار کردن برای دیگران برایشان دشوار است. این استقلالطلبی احساس مسئولیت را نیز در پی داشته و کار آفرینان اغلب مسئولیتپذیری بالایی دارند. آنها ترجیح میدهند که خود تصمیم بگیرند و در جریان آن، تمام سعی و کوشش خود را برای بهنتیجه رساندن فعالیت انجام خواهند داد.
• کارآفرینان اعتماد به نفس دارند. آنها باور دارند که میتوانند انتظاراتی را که از آنها وجود دارد، برآورده کنند؛ به عبارت دیگر، آنها امکان موفقیت خود را بیش از آن چیزی که هست در نظر میگیرند.
• کارآفرینان در کارهایی که شروع میکنند هدفگرا هستند. بدین معنی که آنها همیشه به فکر اهداف طولانیمدت خود بوده و کارهایی که امروز انجام میدهند، در راستای اهداف آیندهشان است. آنها همیشه چیزی را هدف قرار داده و اهداف آنها معمولاً بلندپروازانه هستند. به همین خاطر است که اغلب از نظر دیگران بلندپرواز جلوه میکنند.
• کارآفرینان احساس رقابت را دوست دارند؛ بنابراین استانداردهای بالایی را برای کار خود در نظر میگیرند. آنها محصولاتی باکیفیت بالا تولید و بر اساس مرغوبیت کالا و خدماتشان رقابت میکنند. آنها از مواجه شدن با رقابت ترسی ندارند و در حقیقت از رقابت لذت میبرند.
• برای برخورد با پویایی دنیای امروز، خلاقیت و نوآوری از جمله ویژگیهایی هستند که یک کارآفرین به آنها نیاز دارد. کارآفرین با استفاده از خلاقیت و نوآوری راه حلهای جدیدی برای رفع مشکلات و بهبود شرایط مییابد. خلاقیت و نوآوری برای یک کارآفرین لازم و ملزوم یکدیگر هستند و هیچیک بدون دیگری به تنهایی برای کارآفرین مؤثر نیستند.
ضرورت پرورش و آموزش کارآفرینان:
در گذشته کسب و کار کارآفرینان از طریق سعی و خطا و بهطور تجربی پیشرفت میکرد. افرادی که در خود توان ایجاد کسب و کار جدید را میدیدند، با کشف فرصتهای موجود در جامعه، انجام نوعی مطالعه امکانسنجی فنی و اقتصادی، استفاده از منابع مالی و انسانی در دسترس، دستیابی به تکنولوژیهای موجود و بالاخره با قبول خطر شکست وارد میدان کسب و کار میشدند؛ اما از میان این گروه، معمولا جمع کوچکی خطرات شکست خوردن را پشت سر گذاشته و به مراحل پیشرفتهتر کسب و کار میرسیدند. کارآفرینانی که به این صورت وارد عرصه کسب و کار میشوند معمولا از آموزش ویژهای جز آنچه در مشاغل قبلی خود آموختهاند، بهرهمند نیستند.
حال این پرسش مطرح میشود که با استفاده از دانش مدیریت و سایر علوم اجتماعی و اقتصادی تا چه حد میتوان فرآیند انتخاب و پرورش کارآفرینان را آسانتر، کمهزینهتر و اثربخشتر از جریان سعی و خطا کرد؟ پرسش فوق موضوع پژوهشهای متعددی در دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشورهای صنعتی بوده است. در نتیجه همین تحقیقات، آزمونهایی برای سنجش و پیشبینی قابلیتهای کارآفرینی داوطلبان ایجاد کسب و کار و نیز برنامههای آموزشی برای ارتقاء قابلیتهای کارآفرینی افراد مستعد تدوین شده است.
گرچه ویژگیهای ذاتی افراد مانند هوش، خلاقیت، عزم و اراده و خطرپذیری، سهم مهمی در شخصیت و عملکرد کارآفرینان دارد، اما اینگونه نیست که هر کس این ویژگیها را داشته باشد حتما یک کارآفرین باشد. در واقع این موارد از ویژگیهای یک کارآفرین بالقوه است. پژوهشها نشان میدهد که مهمترین عامل مؤثر در حرکت کارآفرینی از قوه به فعل، تقویت روحیه کارآفرینی در افراد از طریق آموزش است. تحقیقات بسیاری تائید میکنند که فرآیند و برنامههای آموزشی خاص میتواند با تغییر نگرش و فرهنگ افراد و تجهیز آنها به دانش و مهارتهای خاص، راهی را که آنها احتمالا با سعی و خطا و گذشت زمان طولانی به آن میرسند بسیار کوتاه نموده و بهسرعت یک کارآفرین بالقوه را به یک کارآفرین بالفعل تبدیل کند.
کارآفرینی در دانشگاهها
رابطه سرمایهگذاری در امر تحقیقات و تولید علم و همچنین رابطه تولید علم با توان اقتصادی و سیاسی کشورها رابطهای مستقیم است. بهدلیل اهمیت و نقش کارآفرینی و کارآفرینان در روند توسعه جامعه، دانشگاههای کشورهای در حال توسعه و پیشرفته با توجه به نیازها و امکانات خود، برنامههای آموزشی و پژوهشی ویژه و متنوعی برای آموزش و تربیت کارآفرینان به اجرا گذاشتهاند؛ بهعبارت دیگر همزمان با تغییر اقتصاد کشور، قوانین و مقررات و نیازهای بازار کار، نظامهای آموزش عالی نیز تلاش کردهاند تغییراتی در برنامههای خود ایجاد کنند و با توسعه اقتصادی بازار کار هماهنگ شوند، زیرا هدف از اجرای طرح کارآفرینی در دانشگاهها، پرورش دانشجویانی است که یا بتوانند پس از دانشآموختگی شغل تازهای همراه با نوآوری و ابتکار ایجاد کنند و یا کارآفرینی سازمانی را در سازمانی که در آن مشغول به فعالیت میشوند، پیادهسازی کنند. هدف عمده آموزش موضوعات مرتبط با کارآفرینی و ایجاد کسب و کار در مراکز آموزشی این است که شرکتکنندگان اعتماد به نفس و توانایی لازم برای خود اظهاری را کسب کرده و بتوانند آموختههای خود را در عمل بکار گیرند و یاد بگیرند که چگونه از فرصتها استفاده کرده و با دیگر افراد همکاری داشته باشند.
آموزش کارآفرینی، امروزه در کشورهای صنعتی بخش قابل توجهی از برنامههای آموزشی دانشگاهها را به خود اختصاص داده است. در ایالات متحده، بیش از 50 دانشگاه (22 دانشگاه در بالاتر از 5 رشته تحصیلی)، آلمان 42 دانشگاه، سوئد 8 دانشگاه، ایتالیا 5 دانشگاه، فنلاند 6 دانشگاه، اتریش 7 دانشگاه، مالزی 4 دانشگاه، مجارستان 7 دانشگاه و در تایوان و بنگلادش و اندونزی حداقل 2 دانشگاه، کارآفرینی را تدریس میکنند. در ایران نیز طی سالهای اخیر، در حدود 12 مرکز کارآفرینی کار خود را در دانشگاههای کشور آغاز کردهاند که این مراکز مسئولیت تحقیق و آموزش را بر عهده دارند.
نقش اطلاعات و ارتباطات در کارآفرینی
اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسی مورد نیاز هر فعالیت کارآفرینی هستند. کارآفرینی در انزوا و بدون حمایت نهادها، سازمانها و انسانها امری سخت و دشوار است. این احساس نیاز است که کارآفرین را به شروع فعالیت ترغیب میکند و کشف نیازها به شناخت از اجتماع، محیط و اطراف و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه وابسته است. در شناسایی نیاز هر فعالیت کارآفرینانه، ایدهپرداز باید نسبت به محیط اطراف بینش و آگاهی داشته باشد و بداند چه راهحلهایی برای رفع آن نیاز، در سایر نقاط دنیا ارائه شده است. مطمئناً شناسایی نیازها و ارائه راهحلها بدون اطلاعات امکانپذیر نخواهد بود. امروزه به لطف فناوری اطلاعات و ارتباطات، تحولات شگرفی در دستیابی به اطلاعات بهوجود آمده و بسترهای ارتباطی قویتری نیز فراهم شده است. این فناوریها دسترسی به اطلاعات و ارتباطات را گسترش داده و درنتیجه کارآفرینان نیز میبایست مانند سایر افراد جامعه از مزیتهای این فناوری استفاده نمایند.
نتیجهگیری
کارآفرینی راهکار اصلی پیشرفت در عصر حاضر است. مهمترین آثار توسعه کارآفرینی افزایش نوآوری، ارتقا سطح فناوری، افزایش اشتغال، تولید دانش فنی و تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه میتواند افزایش ثروت ملی و رشد اقتصادی جامعه را در برداشته باشد. در گذر از مرحله سنتی به صنعتی، باید برای ارتقاء توانمندیها و قابلیتهای فردی کارآفرینان در بهرهگیری از منابع و به کارگیری فناوریهای جدید اهتمام ویژهای قائل شد، چراکه آنها با به کارگیری روشهای جدید، خود را برای استفاده بهینه از ابزار و دستیابی به کیفیت مطلوب کالا و خدمات آماده میسازند. تغییرات سریع در دنیای امروز، باعث شده است که کارآفرینی بیش از پیش اهمیت یافته و سازمانها بیشتر از گذشته نیازمند نوآوری و کارآفرینی برای تطبیق با شرایط جدید باشند. به همین دلیل است که هر یک از افراد جامعه میبایست با شناخت ویژگیهای خود و در صورتیکه از پیشزمینههای لازم برای کارآفرینی برخوردار باشد، شروع به یادگیری ملزومات کارآفرینی کرده و از این موهبت الهی در راستای تعالی و پیشرفت خود و جامعه استفاده نماید.
منابـــع و مراجــــع
1- فاطمه پیکری فر، فرشاد مه نگار، "بررسی نقش دانشگاهها در توسعه کارآفرینی"، کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسب و کار، آبان 1391
2-Acs, Z. J., How is entrepreneurship good for economic growth? Innovations, 1:1, 97 -107,(2007)
3-Bruce, Donald and Douglas Holtz-Eakin, Who are the entrepreneurs? Evidence from taxpayer data, Journal of Entrepreneurial Finance and Business Ventures, 1:1, 1-10. (2001)
4-http://www.entre-ed.org/research-reveals-the-benefits-of-educating-children-in entrepreneurship/
5-http://www.businessnewsdaily.com/2642-entrepreneurship.html
6-https://hbr.org/2016/09/we-need-to-expand-our-definition-of-entrepreneurship
7-http://article.tebyan.net/144261/%D9%83%D8%A7%D8%B1%D8%A2%D9%81%D8%B1 %DB%8C%D9%86%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-
8-http://idu.khuisf.ac.ir/ShowPage.aspx?page_=form&order=show&lang=1&sub=46&PageId=1031&codeV=2&tempname=karafarini
9-http://www.fara.ir/blogfa/?newsid=455
10-http://www.karafarini.ir/page.aspx?6
11-http://www.paggu.com/entrepreneurship/history-of-entrepreneurship-and-gurus/