سطح مقاله
نویسندگان
مهدی عطاپور
(نویسنده اول)
کلمات کلیدی
طبقه بندی پتنت
تجاری سازی
امتیاز کاربران
مدل فرایند تجاریسازی اختراع در دانشگاههای آمریکا (2)
تجاریسازی دستاوردهای پژوهشی، به دلیل درآمدزایی و ایجاد کسب و کار و مشاغل جدید از اهمیت ویژهای برای دانشگاهها برخوردار است. علیرغم این اهمیت، شناخت کمی از فرآیند تجاریسازی دستاوردهای دانشگاهی وجود دارد. در این مقاله و در دو مقاله بعدی، نحوه تجاریسازی اختراعات در دانشگاههای آمریکا بررسی میشود. هرچند انتقال فناوری از آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی دولتی ایالات متحده به بخش خصوصی جهت تجاریسازی، تاریخچه طولانی در این کشور دارد اما سرعت انتقال فناوری در ایالات متحده طی 30 سال گذشته با تصویب «لایحه اصلاحات قانون پتنت و علامت تجاری» معروف به قانون بای-دال در سال 1980 به مرور مساعدتر شده است. انتقال فناوری در دانشگاههای ایالات متحده، عمدتاً بر عهده دفاتر انتقال فناوری (TTO) یا دفاتر نوآوری و تجاریسازی (OIC) است. برای تشریح فرآیند انتقال فناوری در دانشگاههای آمریکا، مدلهایی ارائه شده است اما با توجه به تفاوت ساختار دانشگاههای ایالات متحده، مدلهای به کار گرفته شده در هر دانشگاه تفاوتهایی با سایر دانشگاهها دارد و مدل واحدی که این تفاوتها و ظرافتهای انتقال فناوری را نشان دهد، وجود ندارد. مدل سنتی، مدلی است که عمدتاً در مقالات و نشریات برای تشریح فرآیند انتقال فناوری ارائه شده است. این مدل خطی دارای مشکلات و ضعفهایی است به طوری که مدل جدید با هدف مرتفع کردن آنها ارائه شده است. در مقالات پیشرو، مدل سنتی و مدل جدید تشریح خواهد شد.
1- ثبت تقاضانامه پتنت
پس از آن که دفتر انتقال فناوری تصمیم به ثبت اختراع گرفت، فرآیند ثبت تقاضانامه پتنت آغاز میشود. بیشتر دانشگاهها بودجه محدودی برای تشکیل پرونده پتنت دارند و در نتیجه دفتر انتقال فناوری باید در مورد انتخاب اختراعاتی که باید پتنت گردد، گزینشی عمل کند. حفاظت جهانی پتنت و به عبارت بهتر ثبت پتنت در کشورهای خارجی هزینههای زیادی را تحمیل میکند، بنابراین دانشگاه ممکن است برای پتنت داخلی اقدام کند که به طور قابل توجهی از اختراعات با هزینه کمتر حفاظت میکند.
دفاتر انتقال فناوری معمولاً با وکلای پتنت یا وکلای مالکیت فکری قرارداد میبندند (به دلیل هزینههای زیاد، معمولاً این وکلا جز کارکنان دفتر نیستند) تا جستجوی پتنتها را انجام دهند، تقاضانامه پتنت را تهیه کنند و برای آن در اداره ثبت اختراع و علائم تجاری ایالات متحده، پرونده تشکیل دهند. اگر اختراعات در زمینههای مشخص به ویژه در زمینه علم و پزشکی باشد، اغلب کمک وکلای دارای دانش و تجربه در این زمینه مورد نیاز است تا جنبههای پیچیده ترکیب پتنت مدیریت شود. هزینههای وکیل، مورد به مورد تغییر میکند اما میتواند هزاران دلار به هزینههای مستقیم ثبت اختراع در USPTO بیافزاید.
معمولاً در دفاتر انتقال فناوری، برای انجام کارهای حقوقی، افرادی با عناوین معاون حقوقی و متخصص لیسانسدهی وجود دارند. همچنین در این دفاتر، متخصصانی برای انجام تحقیقات بازاری و اظهار نظر در مورد مقرون به صرفه بودن ثبت اختراع مشغول به فعالیت هستند. اگر چه این پستهای تخصصی میتواند برای دفتر هزینهبر باشد اما با توجه به هزینه بالای ثبت پتنت، این افراد میتوانند به دفاتر انتقال فناوری در انتخاب گزینشی اختراعات برای ثبت پتنت کمک کنند، به طوری که در نهایت هزینهها کاهش مییابد.
با توجه به اهمیت فزاینده انتقال فناوری برای دانشگاه، تعداد تقاضانامههای پتنت به طور قابل توجهی افزایش یافته است. بر طبق اطلاعات ارائه شده توسط اداره پتنت و علائم تجاری آمریکا، تعداد پتنتهای اعطا شده (گرنت شده) به دانشگاههای آمریکا از 1925 پتنت در سال 1995 به بیش از 3000 مورد تا اواخر سال 2000 افزایش یافته است. نمودار شکل 1 تعداد پتنتهای اعطا شده به دانشگاههای آمریکا در سالهای مختلف را نمایش میدهد. البته هر چند این تعداد از لحاظ کمی افزایش یافته است اما تعداد آن نسبت به تعداد کل پتنتهای گرنت شده افزایش چندانی نیافته است. در این شکل، تعداد پتنتهای دانشگاهی بین 3/5 تا 4% کل پتنتهای گرنت شده در آن سال است.

شکل 1- تعداد کل پتنتهای گرنت شده آمریکا (رنگ قرمز) و تعداد پتنتهای گرنت شده دانشگاههای آمریکا (رنگ آبی) از سال 1995 تا 2008 [1]
افزایش تعداد پتنتهای دانشگاه، شاخصی برای بهبود انتقال فناوری است. به هر حال اغلب فاصلهای بین زمان درخواست دفتر انتقال فناوری برای ثبت اختراع و زمان صدرو پتنت وجود دارد. بر طبق اطلاعات ارائه شده توسط USPTO، زمان متوسط از تقاضای ثبت اختراع تا اعطای پتنت، در حال حاضر (ژانویه 2016) 25 ماه است. لذا قبل از این که دفتر TTO، فناوری را به بازار عرضه کند، این مرحله از مدل سنتی میتواند چند سال طول بکشد.
فرایند بعدی مدل سنتی، ثبت تقاضانامه پتنت است که پس از تصمیم دفتر انتقال فناوری به ثبت اختراع، آغاز میشود. با توجه به زمانبر بودن فرایند ثبت اختراع، این مرحله از مدل سنتی میتواند چند سال طول بکشد. |
2- بازاریابی فناوری در بین شرکتها و کارآفرینها
نقش اصلی دفاتر انتقال فناوری، عرضه اختراعات به شرکتهایی است که میخواهند آنها را به کار گیرند. این دفاتر از طریق ارائه یک مکانیسم جستجو، مناسبترین گزینه را برای فروش دانش پیدا میکنند که این مسأله میتواند به کاهش شک و تردید شرکتها کمک کند. دفتر انتقال فناوری به عنوان مربی کارآفرینان دانشگاهی و نیز به عنوان کارگزار اطلاعاتی سرمایهگذاران عمل میکند. هدف اصلی دفتر انتقال فناوری، حفظ حقوق مالکیت فکری دانشگاه هنگام عرضه این مالکیتهای فکری به شرکتهای خصوصی است.
دفاتر TTO باید چالشهای بین خودشان و صنعت و نیز بین خودشان و محققان را هنگام عرضه فناوری به شرکتها یا کارآفرینان، مدیریت کنند. مسأله اصلی برای صنعت و دفاتر انتقال فناوری، منافع مالی ثبت اختراع و لیسانسدهی است، در حالی که هدف اصلی محققان دانشگاهی از چنین فعالیتهایی، کسب شهرت و اعتبار است. این دفاتر باید بین اصول سنتی آموزش عالی از قبیل حفظ آزادی دانشگاه، تولید و نشر دانش و ارتقا اقتصاد منطقه، با منافع صنعت از قبیل بیشینه سود، رشد و رقابت، تعادل برقرار کند.
مشخصات فناوری مشخص میکند که این فناوری چگونه و به چه کسی عرضه شود. به طور مثال، مطالعات نشان میدهد که شرکتهای کوچک به احتمال زیاد از فناوریهایی که در مراحل اولیه هستند، استقبال میکنند در حالی که شرکتهای بزرگ، بیشتر مستعد دریافت فناوریهایی هستند که به مراحل آخر توسعه رسیدهاند. اغلب وجود یک کارمند انتقال فناوری دارای مهارت در زمینه بازاریابی فناوری و میانجیگری بین دانشگاه و صنعت، مفید خواهد بود. پنجمین فرایند مدل سنتی، بازاریابی فناوری در بین شرکتها و کارآفرینها است به طوری که در طی این فرایند، مشخصات فناوری مشخص میکند که این فناوری چگونه و به چه کسی عرضه شود. |
ایجاد ارتباط بین دانشگاه و صنعت، یک مسأله سودمند دوطرفه است. انتقال فناوری میتواند یک منبع درآمد قابل توجه برای دانشگاه باشد و برای صنعت فناوریهای جدید مهمی را فراهم کند. اساتید دانشکده با استفاده از حق امتیاز لیسانسدهی یا سایردرآمدها، میتوانند تحقیقات خود را تکمیل کنند و اعتبار لازم برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی، تجهیزات آزمایشگاهی و سایر ابزارهای تحقیقاتی را فراهم کنند. همکاری صنعت–دانشگاه همچنین ممکن است فرصتهای کارآفرینی را برای دانشکده فراهم کند. انتقال فناوری برای صنعت نیز مفید است زیرا کاربرد فناوریهای توسعه یافته در دانشگاه، میتواند به جایگاه شرکت در بازار کمک کند و در زمان و هزینه تحقیقات و توسعه صرفهجویی شود. همچنین وابسته بودن به یک دانشگاه ممکن است بر روی بازار محصولات شرکت اثر مثبت داشته باشد. سرانجام شرکتهایی که با دانشگاه همکاری میکنند به اختراعات و تحقیقات دانشگاهی جدید دسترسی بیشتری دارند. بنابراین مرحله بازاریابی در مدل سنتی بسیار با اهمیت است زیرا در این مرحله، بنیانی برای رابطه سودمند بین دانشگاه و صنعت ایجاد میشود.
3- مذاکرات موافقتنامه لیسانسدهی
مرحله بعدی در مدل سنتی، مذاکره برای اعطای لیسانس جهت استفاده از حقوق مالکیت فکری است. دانشگاه صاحب حقوق مالکیت فکری فناوری است و میتواند لیسانس فناوری پتنت شده را به شرکتها اعطا کند. بعد از این که سازمان یا کارآفرین مناسب پیدا شد، مذاکرات برای موافقتنامه لیسانسدهی آغاز میشود. با توجه به این که مذاکرت موافقتنامه لیسانسدهی معمولاً قبل از تکمیل تمام تحقیقات و قبل از مشخص شدن ارزش تجاری نهایی اختراع صورت میگیرد، لذا این مذاکرات بر مبنای برآورد ذهنی از میزان درآمد حاصل از اختراع خواهد بود.
موافقتنامههای لیسانسدهی یا مبتنی بر حق امتیاز یا بر اساس شراکت دانشگاه در سهام شرکت است. |
موافقتنامههای لیسانسدهی به طور معمول شامل حق امتیاز است؛ شرکت استفادهکننده فناوری (لیسانسگیرنده)، درصدی از درآمدهای کسب شده از مالکیت فکری دانشگاه را به دانشگاه پرداخت میکند. درآمد اولیه حاصل ازاعطای لیسانس به طور معمول از 10000 دلار تا 50000 دلار تغییر میکند اما ممکن است به 250000 دلار هم برسد. در حالی که نرخ حق امتیاز نوعاً 2 تا 5 درصد درآمدههای حاصل از به کارگیری فناوری توسط شرکت است اما ممکن است بیشتر هم باشد. همچنین این موافقتنامه میتواند بر اساس شراکت دانشگاه در سهام شرکت باشد. لیسانسدهی با قید داشتن سهام از طرف دانشگاه، روز به روز بیشتر مورد توجه قرار میگیرد زیرا حتی اگر تعداد کمی از شرکتهای طرف قرارداد دانشگاه به سهامی عام تبدیل شده و وارد بورس شوند، درآمدهای دانشگاه میتواند هنگفت باشد. این توافقنامهها برای دانشگاه درآمد ایجاد میکند، به طوری که میتواند برای تأمین بودجه تحقیقات بیشتر به کار رود. گاهی اوقات موافقتنامه لیسانسدهی تضمینکننده حمایت شرکت لیسانسگیرنده از تحقیقات در دانشگاه است به طوری که این شرکت تعهد میکند تا میزان مشخصی از هزینههای توسعه فناوری و تبدیل آن به یک محصول تجاری را بپردازد.
4- لیسانسدهی فناوری
شرکتها به طور معمول به جهت حفظ کنترل اختصاصی فناوری، لیسانس انحصاری را ترجیح میدهند، اما لیسانس غیرانحصاری هم بر حسب جغرافیا و غیره میتواند اعطا شود. بنابراین، لیسانس میتواند انحصاری یا غیرانحصاری باشد. مطالعات نشان میدهد که دانشگاهها اغلب قبل از این که فناوری پتنت شود، لیسانس استفاده از آن را صادر میکنند. در مدل سنتی، لیسانس فناوری یا به شرکتهای موجود یا به شرکتهای جدید انشعابی (Spinoffs) یا تازه تأسیس (Startups) که در زمینه این فناوری فعالیت خود را آغاز میکند، اعطا میشود.
لیسانس میتواند انحصاری یا غیرانحصاری باشد. همچنین بر اساس مدل سنتی، لیسانس فناوری یا به شرکتهای موجود یا به شرکتهای جدید (انشعابی یا تازه تأسیس) اعطا میشود. |
5- استفاده از فناوری توسط شرکتهای موجود
بیشتر اختراعات دانشگاهی که به دفاتر انتقال فناوری افشا و در ادامه لیسانسدهی میشوند، در مراحل اولیه بوده و نیازمند توسعه بیشتر هستند. تجاریسازی اغلب اختراعات دانشگاهی سالها طول میکشد. زمان متوسط تجاریسازی از دانشگاه تا صنعت کمی بیش از 4 سال است. دانشگاهیان در دانشگاه تحقیقاتی انجام میدهند که بنیانی را برای نوآوریهای جدید بنا مینهد. به هر حال ذکر این نکته حائز اهمیت است که بین اثبات آزمایشگاهی اختراعات و کاربرد تجاری آنها، فاصله زیادی وجود دارد. انتقال فناوری اولیه، شامل تطبیق و کاربرد آن است که ممکن است در طی آن، فناوری به حدی تغییر کند که کاملاً متفاوت از اختراع افشا شده اولیه باشد.
در این مرحله از مدل سنتی، شرکت مورد نظر فناوری دانشگاه را برای کاربرد تجاری تطبیق میدهد. این مسأله به طور معمول نیازمند همکاری مداوم بین دانشگاهیان و شرکت است تا یک محصول تجاری کارآمد توسعه داده شود. اختراع دانشگاهی میتواند پتانسیل قابل عرضه به بازار داشته باشد اما زمانی که این اختراع، پتنت و لیسانسدهی میشود، معمولاً در مراحل اولیه توسعه قرار دارد و شرکت نمیتواند آن را تجاری کند. شرکتها مایلند فناوری را به کار گیرند و برای آن سرمایهگذاری کنند اما اختراع بدون توسعه بیشتر به ثمردهی نمیرسد. انتقال موفق فناوری با تحویل آن به صنعت به پایان نمیرسد بلکه نیازمند به کارگیری فناوری در فرآیندها و محصولات جدید است. همچنین زمان برای شرکتها مسئله مهمی است، زیرا منافع حاصل از اختراع به سرعت توسعه محصول جدید وابسته است. بنابراین همراهی و دانش تخصصی دانشکده جهت جلب تمایل شرکتها برای دریافت لیسانس و توسعه فناوریهایی که در مراحل اولیه هستند، ضروری است.بین اثبات آزمایشگاهی اختراعات و کاربرد تجاری آنها، فاصله زیادی وجود دارد. زمان متوسط تجاریسازی از دانشگاه تا صنعت کمی بیش از 4 سال است. |
6- شرکتهای انشعابی و تازه تأسیس
غالباً زمانی که امکان اعطای لیسانس فناوری به شرکتهای بزرگ یا به کارآفرینهای خارج از دانشگاه مقدور نباشد، شرکتهای انشعابی یا تازه تأسیس کارآفرینهای دانشگاهی میتواند به عنوان یک راه جایگزین برای ترویج و تجاریسازی تحقیقات باشد. گاهی اوقات شرکتهای تازه تأسیس یا انشعابی، تنها گزینه برای توسعه یک فناوری هستند و بدون ایجاد چنین شرکتهایی، آن فناوری ممکن است هرگز تجاریسازی نشود. به علاوه این شرکتها میتوانند مکانیسمهای تأمین بودجه اضافی را برای پیشبرد برنامه تحقیقاتی محققان ارائه کنند.
در برخی شرایط، شرکت جدید به طور ویژه برای فروش فناوری اختراع شده در آزمایشگاه دانشگاه، ایجاد میشود. لیسانس به کارآفرینی اعطا میشود که بتواند شرکتی را برمبنای فناوری انتقال یافته راهاندازی کند. محققان دانشگاهی میتوانند کارآفرینی باشند که شرکت را تأسیس میکنند یا میتوانند جز هیأت مدیره یا مشاور فنی و غیره باشند یا ممکن است اعضای دانشکده در سهام شرکت شریک باشند.
غالباً زمانی که امکان اعطای لیسانسدهی فناوری به شرکتهای بزرگ یا به کارآفرینهای خارج از دانشگاه مقدور نباشد، شرکتهای انشعابی یا تازه تأسیس کارآفرینان دانشگاهی میتواند به عنوان یک راه جایگزین برای تجاریسازی تحقیقات باشد. |
شرکتهای انشعابی اغلب در داخل پارک تحقیقات دانشگاه توسعه مییابند. شرکتهای انشعابی از ساختارهای حمایتی مثل مراکز رشد یا پارکهای علمی/ تحقیقاتی داخل دانشگاه یا نزدیک به دانشگاه سود میبرند. البته همه دانشگاهها پارک تحقیقاتی ندارند اما در دانشگاههای دارای پارک تحقیقاتی، شرکتهای انشعابی دانشگاه به احتمال خیلی زیاد در پارکهای علمی/ تحقیقاتی دانشگاه و نیز در پارکهای علمی/تحقیقاتی مربوط به یک فناروی خاص مثل زیست فناوری، شکل میگیرد.
انگیزههای متعددی میتواند سبب تصمیمگیری دانشگاهیان برای پیگیری فعالیتهای کارآفرینی باشد. دستیابی به سود مالی بدیهیترین عامل است اما انگیزههای غیرمالی فراوانی هم وجود دارد. بر طبق مطالعات، انگیزههای درونی از جمله اعتبار، پیشرفت شغلی و استقلال ظاهراً عوامل حاکم در چنین تصمیمگیریهایی هستند. مطالعات نشان میدهد که انگیزه اصلی محققان دانشگاهی، شناخته شدن در مجامع علمی است، بنابراین اگر دانشگاهها ارزش بیشتری برای فعالیتهای تجاریسازی قائل شوند و پاداش و مشوقهای بیشتری برای محققانی که در انتقال فناوری همراهی میکنند، لحاظ کنند، در آن صورت انگیزههای محققان با اهداف دانشگاه برای ایجاد شرکتهای تازه تأسیس و انشعابی، هم راستا خواهد شد.
مزایای ختم فرآیند انتقال فناوری با ایجاد شرکت انشعابی یا تازه تأسیس، استفاده از پتانسیل این شرکتها برای ایجاد شغل و تولید درآمد زیاد و درازمدت در صورت تبدیل این شرکتها به سهامی عام است. ارتباط و مجاورت با دانشگاه برای شرکت انشعابی سودمند است زیرا دانشگاه نیروی کار ماهر و امکانات تخصصی فراهم میکند. تأکید بر تأسیس شرکت انشعابی به عنوان راهبرد انتقال فناوری، میتواند منجر به تراکم شرکتهای با فناوری پیشرفته در اطراف دانشگاه و سرانجام ایجاد شهر فناوری (Tecknopolis) شود. یک مثال در این مورد، شهر فناوری کنار شهر آستین ایالت تگزاس آمریکا و در اطراف دانشگاه تگزاس است که در اوخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 به وجود آمد. منافع بالقوه حاصل از شرکتهای تازه تأسیس و انشعابی، برای شرکت دانشگاهها در فعالیتهای کارآفرینی انگیزههای لازم را ایجاد میکند.